اولین پست

سلام و صد تا سلام

من عمه کیان جون

از بس به مامان و بابایه کیان جون التماس کردیم که بابا زود باشید به جمع نی نی وبلاگی ها بپیوندید

اینا گوش ندادن که ندادن البته خداییش نه نگفتن هاااااااااااااااااااااا

گفتن اینترنتمون وصل نیست و سرعتش پایینه

منم دیدم این تنبل خان ها حالا حالا ها خیال این کارو ندارن خودم دست به کار شدم

ایشالا وبلاگو تحویل مامان و باباش میدم که خودشون با عکسایه بیشتر و با خبرهای جالب از کیانی

وبلاگ شو به روز کنن

البته دامنه مانور ما به دلیل نداشتن عکس کمه

فعلا باید به همین چند تا عکس اکتفا کنیم

موهام بلند شده بود بابایی منو ور داشت برد تو حموم و با ماشین افتاد به جون موهام که یعه خورده کوتاهشون کنه آخر سر من کچل از آب در اومدم (از زبان خود کیان)

این آقا پسر امیرعلی، پسر عمه منه شیطونی کرده پاش اوف شده ایشالا پاش خوب خوب میشه

امیرعلی پسر خوبیه و منو هم خیلی دوست داره فقط چون از من بزرگتره به من حسودیش میشه و زور میگه بذار بزرگ شم منم بهت زور میگم امیرعلی خانننننننننننننن

اینم عمو رضاست دوتامون کچلیممممممممممممممم